من ساکت خاموشم و تمامی هستی من فریادی است که در اندرون من می جنگد تا زنجیرها را از هم پاره کند و از اسارت این بدن رها شود.
در این سکوت، فریاد حقیقت من و تو نهفته است.
شاید این سکوت خاموش، آزادی را دیدار کند و فریاد درونم پایکوبان آوای راز ما را برای جهانیان بسراید. پنداری از رویای آزادی این فریاد اسیر در بند سکوت من خاموش، آرامش خاطر برای ادامه این راه دشوار است. و همه هراس من از این است که فریاد حقیقت ما در سکوت من، آنجا که خورشید به انتهای دریا می رسد، به خاموشی ابدی سپرده شود.
نازیلا