چهارشنبه، خرداد ۰۵، ۱۳۸۹

لغو همیشگی و بی قید و شرط "مجازات" اعدام


 پرواز را بخاطر بسپار پرنده مردنی است
Keep the flight in mind, The Bird may die 

 

می بایست بصورت گسترده و رادیکال به جنبش علیه اعدام دامن زد و بهیچ عنوان زیر بار کوچکترین تبصره و استثائی نرفت. می بایست تلاش روشنگرانه ی خود را گسترش دهیم و در راستای تعمیق این واقعیت که اعدام خود جنایت و قتل عمد محسوب میشود و صرفنظر از شنیع، وحشیانه و ضد انسانی بودن آن، از زاویه ی جامع شناسی نیز کوچکترین تاثیر مثبتی در روند "اصلاح جامعه" و حتی "عبرت گرفتن" دیگران ندارد، گام برداریم.
امید است با پیروزی قریب الوقوع ما مردم، ممنوعیت قتل عمد دولتی به خواست همگانی جامعه تبدیل شده, مجازات اعدام در ایران بصورت برگشت ناپذیری ملغی شود: ایمان شیرعلی

 

سه‌شنبه، خرداد ۰۴، ۱۳۸۹

جریمه های یک میلیون تومانی برای 'بدحجابی' در مشهد



دادستان عمومی و انقلاب مشهد گفت که در هفته های گذشته چندین زن به "جرم بدحجابی" به پرداخت جریمه های نقدی تا میزان یک میلیون تومان محکوم شده اند. به گزارش خبرگزاری نیمه دولتی فارس، محمود ذوقی، دادستان عمومی و انقلاب مشهد، روز دوشنبه سوم خرداد (۲۴ مه) گفت: "بدحجابی به موجب قانون جرم است. به گفته آقای ذوقی شعبه ویژه ای برای رسیدگی به پرونده های "بدحجابی" در یکی از مجتمع های قضایی شهر مشهد تشکیل شده است و با تعرفه های جدید "ماده ۳ وصول برخی از درآمدهای دولت"، مبلغ جریمه های مربوط به بدحجابی که پیش تر تا سقف ۵۰ هزار تومان و دو ماه حبس بوده است، در سال جدید تا مبلغ یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان افزایش یافته است.

دادستان مشهد همچنین گفته است که این جریمه شامل حال آقایانی که "خلاف عفت عمومی" رفتار کنند هم می شود. پوشش "حجاب اسلامی" برای زنان در ایران اجباری است ولی در سی سال گذشته بین مقامات ایران درباره نحوه این پوشش همواره اختلاف نظر وجود داشته است.

احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان قانون اساسی روز جمعه (۳۱ اردیبهشت) در خطبه های نماز جمعه تهران گفت: "در زمان تصویب این طرح (عفاف و حجاب) آنجا بودم و مطرح کردم که شما از یک نقطه شروع کنید و از آنهایی که کارمند شما هستند، آغاز کنید:  دانشجو نمره می خواهد و بنابراین ناچار است که به قانون عمل کند. این در حالیست که در خبر دیگری مربوط به "حجاب و عفاف"، معاون آموزشی وزارت علوم ایران گفته است که تمامی نمرات دانشجویان بر اساس "صلاحیت علمی" آنها محاسبه می شود و "حجاب نمی تواند معیار نمره دانشجو باشد". به گزارش ایلنا، حسین نادری منش، معاون آموزشی وزارت علوم ایران در واکنش به سخنان روز جمعه آقای جنتی گفت: "معیار نمرات، امتحان هایی است که در پایان ترم از دانشجویان گرفته می شود که مبنای آن میزان علم اندوزی دانشجو است و گفت: "ما اصلا نمی توانیم نمره کسی را به دلیل دیگری به غیر از صلاحیت علمی کم کنیم، جون هر چیزی جای خودش را دارد.

 مصطفی خسروی، مدیر کل حراست دانشگاه تهران، شنبه گذشته (اول خرداد) به خبرگزاری مهر : ماموران انتظامات به افرادی که دارای پوشش نامناسب هستند تذکر می دهند و بعضا افرادی که وضعیت پوشش خیلی نامناسبی دارند را بر می گردانند."

 همزمان با انتشار اخبار مربوط به حجاب و "مقابله با بدحجابی"، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با انتشار بیانیه‌ای نسبت به آنچه "شیوع بی‌حجابی در کشور" نامیده شده، ابراز نگرانی کرده است.

طرح عفاف و حجاب، از نخستین سال ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد در دولت نهم اجرایی شد.
در سال های اخیر، نحوه برخورد وزارت علوم در باره حجاب دانشجویان، با انتقادهای زیادی همراه بوده است و برخی منتقدان می گویند که این برخورد ناشی از نگاه اجباری دولت به مسائل است در حالی که به عقیده این گروه از منتقدان، مسائل دینی نظیر حجاب اختیاری است. طرح توسعه فرهنگ عفاف و حجاب در سال ۱۳۸۲ و در زمان دولت محمد خاتمی به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی ایران رسید و قرار بود که این طرح در سال ۱۳۸۴ برای اجرا به سازمان ها و ادارات ایران ابلاغ شود، اما این طرح در آن زمان طرح اجرا نشد و مسکوت ماند...

یکشنبه، خرداد ۰۲، ۱۳۸۹

بهاره هدایت درمراسم همبستگی با دانشجویان هلند




به گزارش منابع خبری "جنبش سبز" ، "بهاره هدایت" از فعالین دانشجوئی و حقوق زنان درزندان تحت فشارشدید قرارگفته و اتهامات سنگینی علیه این بانوی مدافع دموکراسی و حقوق زنان وارد آمده است. بهاره هدایت دهم دیماه ( سی و یکم دسامبردوهزارونه) دستگیر و دربند دویست و نه زندان اوین نگاهداری می شود. 

چهارشنبه، اردیبهشت ۲۹، ۱۳۸۹

"زن"، تحت حکومت جمهوری اسلامی مجرم است

"زن"، تحت حکومت جمهوری اسلامی مجرم است

لاله حسین پور
"زن" برای این که "جرم" را از شانه های خود بتکاند، باید نیروی عظیمی در خود انباشت کند. نیرویی که بالقوه وجود دارد، اما باید به یک انرژی بی مهار تبدیل شده و خود را از هر بند و زنجیر و از هر تابو و ارزش در جامعه مردسالار رها کرده و دنیای دیگری بسازد.

"زن" باید خود را و قدرت خود را باور کند و وظیفه تاریخی خود را بشناسد، سنگینی آن را بر دوش های خود احساس کند و در آن جهت قدم بردارد. نباید این وظیفه را به کسی محول کند. نباید آن را مشمول مرور زمان کند. نباید منتظر فرصت بماند و با آن مدارا کند. باید وظیفه خود را انجام دهد، در هر لحظه و در هر جا. "زن" می تواند.

رژیم جمهوری اسلامی نه از 10 ماه پیش، بلکه حداقل 30 سال است که شمشیر را از رو بسته است. شمشیری که هم چنان می چرخد و آنانی را ضربه می زند که در مقابل اش ایستاده اند. این رژیم اعدام، کشتار و سرکوب را از فردای انقلاب بهمن شروع کرد و تا توانست از مسئولین رژیم سلطنتی و همراهانش کشت، بعد از آن نوبت به اپوزیسیونی رسید که همراه با آنان قیام بهمن را به سرانجام رسانده بودند و همین طور کشت و کشت و اکنون نه تنها اکثریت مردم را در مقابل خود دارد، بلکه همراهان 30 ساله خود را که هر کدام شان به نوعی در این کشتار دست داشتند، به جبهه مقابل خود رانده و شمشیر را بر فرقشان می کوبد.

زنان در صف اول این جبهه قرار دارند. زنان، مجرم زاده می شوند و تنها با مخفی کردن خود در پستوی خانه ها و با پیروی از مرد ،می توانند "بی گناهی" خود را اثبات کنند. زنان اگر به دنبال حق انسانی خود باشند، خواهی نخواهی مدرن بوده و به همین دلیل از نظر رژیم جمهوری اسلامی که به ویژه در مورد حقوق زنان نه تنها سنتی، بلکه کاملا عقب مانده و ارتجاعی عمل می کند، مجرم به حساب می آیند. زن اگر بخواهد خود را از زائده مرد بودن رها کند، باید مدرن شود. باید با مناسبات کهنه مردسالارانه چه در قوانین و چه در عرف بجنگد. باید تابوها را از میان بردارد و ارزش های جامعه مردسالار را دگرگون کند. بنابراین اعتراض به وضع موجود و تغییر آن به طور بالقوه در زن نهفته است.

ووقتی زن تبدل به زنان شدند و وقتی زنان جنبش خود را بنا نهادند که همانند رودخانه ای خروشان از هر منفذی رد شده و روانه مقصد خود شدند و وقتی دیگر هیچ مانعی نتوانست جلوی پیش روی آنان را بگیرد و وقتی دیگر هیچ سدی نتوانست به درازای قامت برافراشته آنان برسد، به آن لحظه ای می رسیم که امروز در آن ایستاده ایم. حادثه ای که زمانی آرزویش را داشتیم، رخ داده است. اکنون جنبش زنان است که پیش می رود و هیچ نیرویی را توان بازایستادنش نیست. جنبشی اساسا با نیروی بالقوه که آهسته آهسته و در لحظاتی نیز با سرعت هر چه تمام تر بالفعل شده و جنبش زنان را با گام های بلند به جلو می برد. جنبشی متشکل از بخش سازمان یافته و بخش هنوز سازمان نیافته. متشکل از زنانی که خود را حول سایت های مختلف فمینیستی، حول کمپین ها و ائتلاف ها و اتحادها سازمان داده اند و خیل زنانی که بیشتر از 31 سال است به طور روزمره علیه حجاب اجباری مبارزه می کنند، زنانی که در مشاغل پرستاری، معلمی و یا در کارخانه ها و .... از طریق تظاهرات، اعتصابات و اعتراضات برای احقاق حقوق خود می جنگند و یا زنانی که در صفوف جنبش سراسری مردم ایران فعالانه و شجاعانه قدم برداشتند و جان باختند.

جنبش زنان هم مثل هر جنبش اجتماعی دیگر از اقشار مختلف تشکیل شده. جنبشی رنگارنگ با مطالبات مختلف و باکنش گرانی که به اشکال مختلف خود را سازمان داده اند. اشتباه است اگر تصور کنیم که جنبش زنان در چند فعال کمپین یک میلیون امضاء یا سایت مدرسه فمینیستی خلاصه شده است و هر نقدی به این فعالین را که طبیعتا با انگیزه و مطالبات جایگاه اجتماعی خود حرکت می کنند، به جنبش زنان نسبت دهیم. هم چنین اشتباه است اگر مطالبات زنان را برای محو ستم جنسیتی با درخواست های مطالبه شده کمپین یک میلیون امضاء در این مقطع یک سان بیانگاریم. باید این واقعیت را بپذیریم که زنان نیز بنا به جایگاه اجتماعی شان از منافع ویژه قشر خود دفاع می کنند و مسلما با به دست آوردن مطالبات شان راضی شده و به هدف خود می رسند. تنها آن زنانی مبارزه برای رفع تبعیض جنسیتی را تا به آخر همراهی می کنند که فشار تبعیض را تا به آخر بر دوش خود حس کنند. با وجود این اعلام هر خواسته ای، پی گیری هر مطالبه ای و سازمان یابی هر هسته و گروه و جمعی پیرامون مسائل زنان مثبت خواهد بود.

چرا منفی نگاه کنیم؟ چرا همواره نیمه خالی لیوان را اندازه بگیریم؟ چرا فقط از سرکوب حرف بزنیم و زندان های پر از انسان های بی گناه را نظاره کنیم؟ چرا مدام تعداد جان باختگان را بشمریم و از زخم خوردگان این رژیم هار سخن بگوئیم؟ بیایید جنبش زنان را ببینیم که اکنون عظمتی یافته است که کسی را یارای نفی آن و یا ازیاد بردن آن نیست. ببینیم که مهر سرکردگی زنان بر جنبش سراسری مردم خورده است. جنبشی که از نوع خود عظیم و فراموش نشدنی بود، قلب جهان را به طپش درآورد و یک زن را سمبل قیام خود کرد. ببینیم که زنان دیگر دنباله روی جنبش سراسری نیستند، بلکه پیشاپیش صفوف آن حرکت می کنند و بدون درنظر گرفتن مطالبات زنان، هیچ برنامه و پلاتفرمی بر روی کاغذ نوشته نمی شود. مردسالاران بزرگ خود را طرف داران فمینیسم جا می زنند و این همه مدیون تلاش های زنان در همه بخش ها و قشرها است.

تمام تلاش های ارتجاعی رژیم برای خانه نشین کردن زنان، برای ارتقاء نقش خانه داری و مادری زنان، برای کم کردن ساعت کارزنان، تصویب قوانین ضد زن "حمایت از خانواده"، جلوگیری از تحصیل زنان، تحکیم حجاب اجباری و..و..و حکایت از پیش روی زنان می کند. نیازی نیست تحقیقات گسترده ای انجام گیرد. یک سخنرانی نماز جمعه کفایت می کند تا مثلا ابعاد مبارزات زنان علیه حجاب اجباری افشاء شود.

اگر جنبشی وجود نداشته باشد، اگر حرکتی نباشد و اگر خطری در معرض وقوع نباشد، نیازی به سرکوب آن نیز نیست. آن هم چنین گسترده و حاد. این همان سدی است که باید از منافذش عبور کرد. باید شرایط را شناخت و توطئه ها را خنثی کرد. نه الزاما به شیوه های پیشین، بلکه متناسب با وضعیت موجود.

در این میان ارائه آگاهی و نشان دادن راه و هم چنین ایجاد هسته ها و تشکل های مستقل زنان، چه کوچک و چه بزرگ در هر محله و منطقه ای و در هر شغل و کاری، با هر قشر و طبقه ای و با هر مضمون و دلیلی در جهت احقاق خواسته های بی واسطه خود می تواند بسیاری از زنان را متوجه وظیفه تاریخی خود کند.

جنبش زنان حق ندارد وظیفه خود را به سایر جنبش ها و یا جنبش سراسری واگذار کند. حتی یک لحظه نیز نباید در انجام بلا انقطاع این وظیفه تردید کند. باید حرکت کند. تاکتیک درست از متن حرکت در می آید.