پاریس شهر رمانتیک و زیبایی است. کافه های شهر با دود سیگار و رنگ قرمز شراب حال و هوای دیگه ایی داره و شب ها نور طلایی بر ساختمان های تاریخی همه شهر را مزین کرده است. به ویژه وقتی برج ایفیل برق برق می زنه، شهر خیلی فانتزی می شه .با همه این تفاسیر، شهر پاریس هم یک چیزی کم دارد که فقط در ایران وجود دارد.
روزها زیر نور آفتاب، صدای « نمکی، نون خشکی » آدم را به وجد می آورد. با گام های کودکانه دوان دوان از مادر نان خشک ها و چند وسیله بی مصرف خونگی را می گرفتم و خودم را می رساندم به نمکی. آنها را می گرفت و به ازاش یک کیسه نمک می داد.
نمکی اینطوری همه محله را نمک گیر کرده بود و هر روز که می آمد و داد می زد: نمکی، نون خشکی، اهالی محله می رفتند که نان خشک و یا وسیله ایی به او بدهند و در ازا یک کیسه نمک ید دار بگیرند
روزها زیر نور آفتاب، صدای « نمکی، نون خشکی » آدم را به وجد می آورد. با گام های کودکانه دوان دوان از مادر نان خشک ها و چند وسیله بی مصرف خونگی را می گرفتم و خودم را می رساندم به نمکی. آنها را می گرفت و به ازاش یک کیسه نمک می داد.
نمکی اینطوری همه محله را نمک گیر کرده بود و هر روز که می آمد و داد می زد: نمکی، نون خشکی، اهالی محله می رفتند که نان خشک و یا وسیله ایی به او بدهند و در ازا یک کیسه نمک ید دار بگیرند
خلاصه هرجای دنیا که بری، هیچ جا مثل ایران نمک گیرت نمی کنه